هواداران لیورپول

هیچ وقت تنها نمیمونید

هواداران لیورپول

هیچ وقت تنها نمیمونید

رکوردهای لیورپول

رکوردهای بازی درتیم

1- بیشترین بازی درتیم نخست لیورپول: ایان کالاگان(857) بار
2- بیشترین بازی درلیگ: ایان کالاگان(460)بار
3- بیشترین بازی درجام حذفی: ایان کالاگان(79) بار
4- بیشترین بازی درجام اتحادیه: این کالاگان(78) بار
5- بیشترین بازی درجامهای اروپایی: ایان کالاگان(89) بار
6-پرسن و سال ترین بازیکن: تد دویگ دربرابرنیوکاسل یونایتد در 11 آوریل1908(20 فروردین 1287) درزمانی که 41 سال و165 روز سن داشت
7- جوانترین بازیکن: مکس تامپسون دربرابر تاتنهام هاتسپرزدر8 ماه می 1974 زمانی که 17 سال و129 روز داشت
8- بیشترین فصل بازی درلیورپول: فیل(فیلیپ) نیل با 9 فصل
9- بیشترین حضور متوالی: فیل نیل که از 23 اکتبر 1976 ( برابر با 2 آبانماه 1355) تا24 سپتامبر1983 ( 2 مهرماه 1362) پیراهن تیم را به تن نمود( با مجموع 417 بازی)
10- بیشترین مدت ذخیره نشینی درتیم: طفلکی الیشا اسکات که از سال 1913 تا 1934(1292 تا1313) به مدت 21 سال و52 روز بازیکن ذخیره تیم بود. صبرایوب
11- پیرترین بازیکنی که برای اولین باربرای تیم به میدان رفت: تد دویگ برابر بارتون یونایتد در اول سپتامبر1904 (10 شهریور1283

رکوردهای گلزنی

12- بیشترین گل زده برای تیم: این راش با 346 گل
13- بیشترین گل زده درلیگ: راجرهان با 245 گل
14-بیشترین گل در جام حذفی: این راش با39 گل
15- بیشترین گل درجام اتحادیه: ایان راش با 48 گل
16- بیشترین گل اروپایی: مایکل اوون با22 گل
17- بیشترین گل زدن بعنوان بازیکن جانشین: دیوید فیرکلاف با 18 گل
19- بیشترین هت تریک: گوردون هاجسون با 18 بار هت تریک
20- سریعترین هت تریک: رابی فاولر درآگوست 1994 دربرابرآرسنال ظرف 4دقیقه و32 ثانیه پس از ورود به زمین
21- بیشترین هت تریک در یک فصل: راجرهان - 5 باردرفصل 1962-1961
22- زننده بیشترین پربه پنالتی برای تیم: جان مولبی با 42 پنالتی
23- بیشترین بازی بدون تعویض شدن: افرایم لانگورث با 371 بازی
24- جوانترین گلزن: مایکل اوون دربرابرویمبلدون در6 ماه می 1997 زمانی که 17 سال و144 روز داشت
25- پیرترین گلزن: بیلی لیدل( محبوبترین بازیکن تاریخ باشگاه پس ازرابی فاولر) دربرابر استوک سیتی در5 مارچ 1960( 14 اسفند 1338) زمانی که 38 سال و55 روز داشت

رکوردهای متفرقه

26- بیشترین بازی ملی: ایان راش با 67 بازی برابر ولز
27- بیشترین گل ملی: این راش -26 گل برای ولز
28- بهترین پیروزی: دربرابراسترامگادست با نتیجه 11-0
29- بدترین شکست: شکست خانگی دربرابربیرنگهام سیتی با نتیجه 9-1
30- بیشترین تماشاگر لیگی: دربرابر چلسی درفصل 1950-1949 با 58757 تماشاگر
31- بیشترین تماشاگر در جام حذفی: برابر ولورهامپتون دردورپنجم فصل1952-1951 با 61905 تماشاگر
32- بیشترین تماشاگر در جام اتحادیه:برابر ناتینگهام فارست در بازی برگشت مرحله نیمه نهایی فصل80-1979 با50880 تماشاگر
33- بیشترین تماشاگر در جامهای اروپایی: دردوربرگشت نیمه نهایی جام یوفا درفصل 76-1975 برابر بارسلونابا55104 تماشاگر
34- کمترین تماشاگردرلیگ: برابر میدلزبوروتاون در7 دسامبر1895(16 آذر1274) با 1000 تماشاگر
35- کمترین تماشاگر درلیگ، پس ازجنگ دوم:برابراسکانتروپ یونایتد در22 آوریل 1959 (31 فروردین 1338) با11976 تماشاگر
36- کمترین تماشاگردرجام حذفی: برابر نیوتن در29 اکتبر 1892 دردوردوم با4000 تماشاگر
37- کمترین تماشاگردرجام حذفی، پس ازجنگ دوم: برابرچسترسیتی درفصل 46-1945 با11207 تماشاگر
38- کمترین تماشاگردرجام اتحادیه: برابر برنفورد دردیداربرگشت دوردوم فصل 84-1983 با9902 تماشاگر
39- کمترین تماشاگردربازیهای اروپایی: دربرابرداندالک دربازی رفت دور نخست جام یوفای فصل 86-1982 با12021 تماشاگر
40- رکورد بیشترین تماشاچی: برابر ولورهامپتون دردورپنجم جام حذفی فصل1952-1951 با 61905 تماشاگر
41- رکورد کمترین تماشاگر: برابر میدلزبوروتاون در7 دسامبر1895(16 آذر1274) با 1000 تماشاگر

کادر و بازیکنان

لیست کامل بازیکنان و کادر باشگاه لیورپول .....در ادامه.....

ادامه مطلب ...

تاسیس

سال 1888 لیگ فوتبال انگلیس راه اندازی شد و آنفیلد یکی از ورزشگاه های اصلی درلیگ به شمار می رفت . در روز شنبه ، 8 سپتامبر سال 1888ورزشگاه آنفیلد به افرادی که برای تماشای مسابقه آمده بودند خوش آمد می گفت، در واقع آن روز ها این ورزشگاه پذیرای رقیبان قرمز ها نبود بلکه این اورتونی ها بودند که به عنوان اولین تیم شهر در این ورزشگاه خود نمایی می کردند .

اورتونی ها که آن موقع لباس های چهار خانه ای آبی و سفید می پوشیدند با قهرمانی در لیگ انگلیس در سال 1891 نامی برای خود در آنفیلد دست وپا کردند ، تیم وجود خود را مدیون یک کشیش قابل احترام در کلیسای سنت دومینگو و جان هولدینگ می دانست با این حال جان هولدینگ که رویاهای زیادی را برای پیشرفت فوتبال شهر در سر می پروراند، بعد ها که شهردار لیورپول شد ، باشگاه فوتبال لیورپول را راه اندازی کرد .

همه چیز از این جا شروع شد که ابتدا جوان هایی که با شور و علاقه ای خاص در« استنلی پارک » فوتبال بازی می کردند ، تیمی آماتور به کمک بعضی از اعضای کلیسای سنت دومینگو نام سنت دومینگو را تشکیل دادند که دقیقاً یک سال بعد به اورتون تغییر نام یافت . بازیکنان سنت دومینگو همدیگر را در کلیسای مذبور ملاقات نمی کردند بلکه آنها معمولاً در هتل کوئینزهد واقع در خیابان ویلیج در همسایگی مکانی به این اسم"Ye Anciente Everton Toffee House" گرد هم می آمدند که همین باعث شد آن ها را "The Toffees"(به معنای آب نبات چوبی ها ) صدا بزنند که این لقب برای آن ها جاودانه ماند .

اورتونی ها ابتدا در یک مکان محدود بازی می کردند که بعد در یک محل سر سبز بین جاده آنفیلد و جاده والتون برک مستقر شدند . تیم به کمک راهنایی های زیرکانه آغای جان هولدینگ از نظر مالی پیشرفت کرد و به موفقیت رسید . جان هولدینگ که کارو بارش تجارت آبجوی معروف انگلیسی به نام ALE بود در آن موقع عضو انجمن شورای شهر لیورپول بود که بعد ها به سمت شهرداری رسید .

 

با این وجود چهره او بزرگترین فراموش شده این شهر شد هر چند که لوحی برنزین در بیرو ن از ورزشگاه آنفیلد و نیز تمثیلی از وی در موزه باشگاه لیورپول خاطرات وی را حفظ نموده است .

برای مردی که باشگاه اورتون را توسعه داد و بعد ها موسس باشگاه لیور پول شد جای شگفتی دارد که زیاد در خاطره ها نباشد هر چند نشانه هایی در مهمان خانه ساندن در گوشه ای از خیابان کوتاه گولدینگ جایی که جا ن به عنوان سلطان اورتون معروف بود از وی هست . در این مهمانخانه که متعلق به جان بود ، وی اجازه می داد که اعضای باشگاه اورتون همدیگر را ملاقات و از سالن بولینگ آن به عنوان اتاق لباس بازیکان استفاده کنند و این همان جایی است که هم اورتونی ها و بعد لیور پولی ها برای نخستین بار عکس یادگاری گرفتند.

جای سوال دارد که آیا اورتون می توانست بدون کمک جان هولدینگ در سال 1888 عضو لیگ شود . او اورتون را در سال 1884 به آنفیلد آورد . آن ها قبلاَ زمین کوچکی واقع در خیابان پریووری د ر شمال استنلی پارک را اجاره کرده بودند . اما زیاد مورد استقبال جمعیت آنجا نشدند .

بنابراین هولدینگ پیش دوستش اررل رفت که صاحب یک مکان در خیابان آنفیلد بود و اررل متقاعد شد زمین را در اختیار هولئینگ بگذارد . و جان هم این زمین را به باشگاه اجاره کرد و این همان آنفیلد بزرگ است که تا سال 1892 اورتون در این مکان بازی می کرد .

اجاره این زمین برای مسئولان باشگاه سخت گران تمام شد و همین باعث بوجود آمدن اختلافاتی بین اورتونی ها و هولدینگ شد از طرفی هولدینگ هم تمایل شدیدی برای فروش محصولاتش در زمین داشت و از این طریق سود فراوانی بدست می آورد اما هنوز این جان بود که به باشگاه کمک های مالی برای خرید بازیکن و بازسازی زمین می کرد .

کشمکش ودرگیری برسر اینکه یک باشگاه چگونه اداره و مدیریت شود در سال 1891 پیش آمد و در همین سال اجاره آنفیلد هم بالا رفت . باشگاه اورتون که در سال 1884 ، 100 پوند می پرداخت در سال 1891 می بایست 250 پوند به هولدینگ بپردازد . هولدینگ نظریه های هوشمندانه و کارگر خود را در این مورد ارائه داد . در 15 سپتامبر 1891 به همین منظور با مسئولان باشگاه اورتون به مذاکره نشست . هولدینگ می گفت که اورتون باید آنفیلد و زمین های اطرافش را بخرد این طوری از شر اجاره آن راحت می شود اما قیمت به نظر بالا می رسید و مسئولان گفتند نه . در اکتبر همان سال اکثر مسئولان و بازیکنان اورتون دست به اعتصاب زدند و از تیم خارج شدند . این مشکل باعث شد که هولدینگ هیچ سودی در این مورد عایدش نشود و با خروج بعضی از اعضای باشگاه نقشه اش این بود که آنفیلد و زمین های مجاورش را بفروشد . به عقیده او از این طریق می توانست پاداش 9 سال خدمت به باشگاه را که یک ریسک بزرگ در طی این مدت برای او بود دریافت کند . هولدینگ به اورتون وام آزاد داد و متذکر شد که باشگاه نیز کار درآمدزایی خود را دنبال کند . اما او نقشه های دیگری داشت او می خواست که تیم ، زمین را بخرد و توانایی پرداخت بدهی هایش را داشته باشد . متأسفانه بیشتر اعضای تیم اورتون ایده هولدینگ را نپذیرفتند و به شدت عکس العمل نشان دادند و این کار باعث شد که هولدینگ سخت ناراحت شود به همین خاطر در یادداشتی برای مسئولان اورتون نوشت « اصلاً نمی فهمم که با یک نفر که تمام سرمایه خود را روی یک تیم باشگاه فوتبال و مسئولانش گذاشته چنین رفتار شود ».

بنابراین جدا یی رسمی اورتون و هولدینگ در 12 مارچ سال 1892 روی داد . در جلسه جدایی ، یکی از اعضای اورتون به نام جان ماهون که جلسه را رهبری می کرد هنگامی که جا ن به طور غیر منتطره ای دگرگون شده می دید ، بلند شد که به او صندلی بدهد و در واقع او را سر جای خود بنشاند اما با طرفداران هولدینگ روبه رو شد در همین حال جان جمله معروفی را بر زبان آورد : « من اینجا هستم در یک محاکمه و یک جنایتکار نمی تواند صندلی را از من بگیرد ». سپس با 18_19 نفر از اعضای تیم(که بیشتر بازیکنان بودند ) جلسه را ترک کرد .

در 15 مارچ همان سال در خانه هولدینگ ، جان و عده ای از دوستانش که باشگاه اورتون را ترک کرده بودند باشگاه جدیدی را بوجود آوردند و ویلیام . ای . بارسلی یکی از دوستداران پرو پا قرص فوتبال پیشنهاد داد که اسم تیم جدید را لیورپول بگذارند .

بارسلی یکی از دبیران باشگاه اورتون بود که به عنوان اولین دبیر لیور پول گماشته شد پیشنهاد او هولدینگ را سخت متعجب کرد زیرا هولدینگ می خواست که یک اورتون جدید را شکل دهی کند و به همین منظور برای نام نویسی باشگاه جدید به لندن رفت و نام «باشگاه فوتبال اورتون و اتلتیک کمپانی گروندز» را ثبت کرد که بعداً در تاریخ4 فیبریه سال 1892 انجمن فوتبال در لندن این اسم را بدلیل همنامی با باشگاه قبلی رد کرد و یاد آورشد که دو باشگاه نمی توانند با یک نام مشابه در لیگ بازی کنند .

در زمان مشابه گروهی از هواداران متعصب اورتون که در بین آن ها گروهی از ارگان های کلیسای سنت دومینگو هم بودند زمینی را در شمال استنلی پارک خریدند که به آن گودیسون می گفتند تیم اورتون از ان تاریخ انفیلد را ترک کرد و در آنجا مستقر شد . و گولدینگ با یک زمین خالی در آنفیلد تنها ماند که تیم جدیدش از این به بعد در آن زمین بازی می کرد . تیم جدید آن روز ها همواره مورد تحقیر اورتونی ها قرار می گرفت و اورتونی ها به آن لقب دشمن را دادند

هولدینگ در کنار جان مک کنا و همینطور بارسلی تیم را اداره می کرد که اکثر کار های باشگاه توسط مک کنا صورت می گرفت . مک کنا بعد ها ریاست باشگاه لیورپول را بر عهده گرفت و در سال 1905 عضو انجمن لیگ انگلیس شد و در سال 1910 بود که ریاست لیگ فوتبال انگلیس را برعهده گرفت .اقدامات وی باعث پیشرفت فوتبال در جزیره شد.

لوح یادبود جان مک کنا اولین مربی لیورپول جان مک کنا

 

تیم جدید در سال 1894 رنگ قرمز را برای پیراهن های خود انتخاب کردند و در سال 1901 نیز آرم معروف لک لک را که نماد شهر بود به سینه زدند که از این رو به لک لک ها معروف شدند .

در سال 1892 در خواست آن ها برای پیوستن به لیگ اول انگلیس رد شد وآن ها می با یست در لیگ لانکاس شایر بازی کنند و در اول سپتامبر سال 1892 بود که آنها اولین بازی دوستانه خود را در مقابل روترهام در ورزشگاه آنفیلد انجام دادند .

در زمانی مشابه اورتون نیز در گودیسون پارک مسابقه داشت . حالا برای مردم شهر لیورپول جای سوال بود که کدام یک از این تیم ها را می بایست تشویق کنند . رئیس باشگاه لیورپول به روزنامه ها گفته بود که هیچ بازی را نمی توانید به این زیبایی از اورتون بببینید لیورپول 1-7 بازی را برده و این پیامی بود از طرف لیورپولی ها برای اورتونی ها .البته روزنامه ها تنها توانستند 100 نفر از مردم را متقاعد کنند که بازی لیورپول را ببینند . حدود 10000 نفر از مردم به گودیسون پارک رفته بودند و با این کار تیم جدید شهر تحقیر شد .

چند روز بعد در 3 سپتامبر 1892 لیورپول اولین مسابقه خود را در لیگ لانکاس شایرمقابل هایر والتون انجام داد اما این بار هم چند 100 نفر از مردم شهر برای دیدن بازی آمده بودند بازی چند ساعتی بدلیل تأخیر مهمان عقب افتاد اما تیم جدید موفق شدند که با نتیجه سنگین 0-8 هایر والتون را شکست بدهند و اولین جرقه ای بود که لیورپول بی ادعا و محجوب ، خود را از لیگ منطقه ای بالا بکشد و این برای تیمی که تنها 12 ماه از تأسیس آن می گذشت یک شروع ایده آل و رویایی بود . این مسئله سخت اورتون را ناراحت می کرد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکس یادگاری اولین تیم تاریخ لیورپول در مهمانخانه ساندن

 

افتخارات باشگاه



لیگ انگلیس18
1901
1906
1922
1923
1947
1964
1966
1973
1976
1977
1979
1980
1982
1983
1984
1986
1988
1990
 
 

دسته دوم انگلیس4
1894
1896
1905
1962
 

Lancashire League 1
1892-93

Football Association Challenge Cup 7
1965
1974
1986
1989
1992
2001
2006
 
 
 

جام اتحادیه7
1981
1982
1983
1984
1995
2001
2003
 
 
 

سوپر جام انگلیس15
1964*
1965*
1966
1974
1976
1977*
1979
1980
1982
1986*
1988
1989
1990*
2001
2006
( * مشترک)
    

لیگ قهرمانان اروپا5
1977
1978
1981
1984
2005

جام یوفا3
1973
1976
2001
 
 

سوپر کاپ اروپا3
1977
2001
2005
  

Super Cup1
1986
    

Carlsberg Trophy3
1998
1999
2000
 
 

دسته اول لیگ ذخیره ها16
1957
1969
1970
1971
1973
1974
1975
1976
1977
1979
1981
1982
1984
1985
1990
2000
 
 
 
 

جام حذفی جوانان3

1996

20062007 

آنفیلد

آنفیلد ، خانه رویایی لیورپول

آنفیلد یکی از ورزشگاه های فوتبال در ناحیه آنفیلد واقع در شهر لیورپول می باشد . ورزشگاه چهار ستاره آنفیلد خانه تیم لیورپل ، قهرمان 18 بار لیگ انگلستان و 5 بار جام باشگاه های اروپا است که علاوه بر بازی های لیورپول ، بعضی از بازیهای ملی انگلیس و اکثر بازی های باشگاه های معروف بریتانیا در این ورزشگاه برگزار می شود . استادیوم به خاطر جایگاه معروف کپ در ناحیه جنوب غربی زمین در انگلستان و اروپا معروف است . هواداران پرشور و دو آتشه لیورپول در این قسمت از زمین مستقر می شوند که با سرو صداها ی فراوان و سرود های مهیج و با نشاطی که می خوانند باعث ترس و اضطراب در روحیه حریفان لیورپول می شوند ، در واقع هواداران جایگاه کپ مظهر تعصب و غیرت تیم به حساب می آیند که در سخت ترین و بحرانیترین شرایط ،تیم محبوب خود را تنها نمی گذارند . آنها همواره با سرود معروف خود (هرگز تنها نخواهی رفت...) به تیم در هنگام مسابقه روحیه می دهند ...

 

یادبود ها:

آنفیلد دارای دو دروازه ورودی است که این دروازه ها به احترام دو مربی بزرگ باشگاه ، باب پیسلی و دیگری بیل شنکلی نامگذاری شده است . باب پیسلی موفق شد لیورپول را به سه قهرمانی در جام باشگاه های اروپا و 6 قهرمانی در لیگ اول انگلستان در دو دهه 70و 80 برساند و بیل شانکلی که در دهه 50 به یکباره تیم را از بحران خارج نمود وبه اوج موفقیت در دهه 60 رساند.به روی سر در دروازه شانکلی جمله معروف هرگز تنها نخواهی رفت آورده شده که در مدخل ورودی این دروازه ، بیرون ازفروشگاه باشگاه مجسمه ای از بیل شنکلی وجود دارد و همچنین در تونلی که بازیکنان به سوی میدان می روند ، لوحی یادبود از شانکلی است که این جملات به روی آن حک شده است : « این آنفیلد است یاد آور جوانانی که برای ما بازی می کردند و نیز یاد آور موقعیتی است که آن ها برای ما فراهم ساختند» .

 

یکی از معروفترین قسمت های آنفیلد، The Boot Room به شمار می آید به این خاطر که مربیان معروفی از جمله شنکلی ، باب پیسلی ، فاگان و دالگلیش در این اتاق مدت ها به صرف چای و بحث راجع به تیم ، نقشه کشیدن برای شکست رقبا و همچنین برنامه ریزی برای تیم می پرداختند . ضمناً لوح یادبودی برای زنده نگه داشتن خاطره کشته شدگان هیلزبورو در این مکان وجود دارد که هواداران تیم و رقیب با گذاشتن گل ، خاطرات آن واقعه تلخ را یاد آوری میکنند . در فاجعه هیلز بورو 96 نفر از هواداران لیورپول به علت ازدحام بیش از حد جمعیت کشته شدند .

 

جایگاه معروف KOP : این جایگاه در جنوب غربی ورزشگاه قرار دارد وجایگاه پر شورترین هواداران در سراسر دنیاست .نام KOP از کوههای Spion kop واقع در آفریقای جنوبی گرفته شده است که ارتش انگلستان در آنجا تلفات سنگینی را در جنگ بوئر دوم داد به همین خاطر بسیاری از تیم های انگلیسی جایگاهی به نام kop در ورزشگاه های خود به یاد کشته شدگان آن جنگ بوجود آردند مانند بلک پول، شفیلد یونایتد، ولور همپتون و ... که از بین آنها جایگاه kop در ورزشگاه آنفیلد مشهورتر است .این جایگاه در سال ۱۹۰۶ ساخته شد . هواداران جایگاه kop حامیان اصلی باشگاه به حساب می آیند که نقش بسزایی در پیروزی های تیم به عهده دارند و نیز همواره به عنوان طرفداران باوفا ی باشگاه تلقی می شوند .این جایگاه در ابتدا می توانست در برگیرنده 30000 نفر شود اما برای امنیت تماشاگران گنجایش این جایگاه در سال 1975 ، 22000 نفر شد که در سال 1989 پس از رخ دادن فاجعه هیلز بورو تا حدی برای امنیت ورزشگاه ، ظرفیت این جایگاه باز هم کاهش پیدا کرد . در سال 1994 جایگاه kop بازسازی شد و اکنون ظرفیت رایج آن 12409 نفر می باشد.هواداران kopشعار های مهیجی را در هنگام بازی زمزمه می کنند زمانی که لیورپول به طرف آن ها بازی می کنند ، هواداران با سر دادن یک شعار قدیمی و محلی ( توپ را بچسبان به گل ) تیم را برای گلزنی تشویق می کنند .

 

جایگاه اصلی و زمینی برای گرم کردن بازیکنان ذخیره (Main Stand / Paddock Enclosure): این جایگاه در سال 1973 بازسازی شد و کمترین تغییر را تا به امروز داشته که گنجایش آن به 12277 نفر می رسد . در این قسمت بازیکنان ذخیره دو تیم نزدیک زمین مسابقه مستقر می شوند که زمینی کوچک نیز برای گرم کردن بازیکنان ذخیره وجود دارد .

 

 

 

 

جایگاه صد سالگی ( Centenary) : این جایگاه در سال 1963 ساخته شد که قبلا به نام جایگاه جاده کملین معروف بود و گنجایش 6600 نفر را داشت . در دهه 70 نقشه باشگاه این بود که تمام خانه های اطراف جاده کملیش را بخرد و با ویران کردن آن ها این جایگاه را گسترش دهد.در سال 1981 باشگاه تقریباً تمام خانه ها در این جاده را خرید اما نقشه گسترش جایگاه دقیقاً یک دهه به تأخیر افتاد زیرا آغای جان و خانم نورا میسون حاضر به فروش خانه خود نبودند تا اینکه سرانجام در سال 1990 خانه خود را ترک گفتند و کار توسعه جایگاه شروع شد که اکنون گنجایش این جایگاه به 11762 نفر رسیده است . در این جایگاه ، مسئولان باشگاه و افراد برجسته فوتبال و نیز کارگردان تلویزیونی مستقر می شوند . جایگاه جدید در جشن صد سالگی باشگاه در سال 1992 افتتاخ شد که به همین خاطر به آن جایگاه صد سالگی(Centenary) می گویند.

جایگاه خیابان آنفیلد (Anfield Road Stand): این جایگاه در سال 1998 بازسازی شد که گنجایش 9074 نفر را دارد و شامل قسمت هواداران خارجی می شود که در طبقه پایین قرار می گیرند و تنها 2000 صندلی برای آن ها درنظر گرفته شده است . از این جایگاه ، هواداران خانگی نیز سهم می برند و تعدادی از هواداران نیز در بالای قسمت مهمان جای می گیرند .

 

سرودها

WHEN YOU WALK THROUGH A STORM,

HOLD YOUR HEAD UP HIGH,

AND DON’T BE AFRAID OF THE DARK.

AT THE END OF A STORM,

THERE’S A GOLDEN SKY,

AND THE SWEET SILVER SONG OF A LARK.

WALK ON THROUGH THE WIND,

WALK ON THROUGH THE RAIN,

THOUGH YOUR DREAMS BE TOSSED AND BLOWN…

WALK ON, WALK ON, WITH HOPE IN YOUR HEART,

AND YOU’LL NEVER WALK ALONE…

YOU’LL NEVER WALK ALONE.

WALK ON, WALK ON, WITH HOPE IN YOUR HEART,

AND YOU’LL NEVER WALK ALONE…

YOU’LL NEVER WALK ALONE.

هیچ وقت تنها نمیمونید

 

وقتی تو باد و توفان راه میری،

سرتو بالا نگه دار،

و از تاریکی نترس.

وقتی توفان تموم شد،

یه آسمون طلائی،

با یه موسیقی دلنواز نقره ای از یه زندگی خوش پدیدار میشه.

وقتی باد میاد راه برو،

زیر بارون راه برو،

و با وجود همه اینها رویاهات رو به باد و بارون بسپار...

حرکت کن، برو، با امید توی قبلت،

و تو هیچ وقت تنها نمیمونی...

تو هیچ وقت تنها نمیمونی.

حرکت کن، برو، با امید توی قبلت،

و تو هیچ وقت تنها نمیمونی...

تو هیچ وقت تنها نمیمونی.

-----------------------------------------------------------------------

صدای عدالت

 

این سروده برای کشته شدگان هیلز بورو است آن ها که به عشق لیورپول مسافت های زیادی را طی کرده بودند تا بازی تیم محبوبشان با شفیلدیونایتد را در هیلزبورو ببینند. آمده بودند که برای تیم محبوبشان سرود « هرگز تنها نخواهی رفت ...»را بخوانند اما 96 نفر از آنها برنگشتند. 96 نفر از آنها در اثر ازدحام جمعیت هرگز برنگشتند . هیچ وقت فراموشتان نمی کنیم .

 

 

 

the justice bell

 

A schoolboy holds a leather ball
in a photograph on a bedroom wall
the bed is made, the curtains drawn
as silence greets the break of dawn

در قاب عکس روی دیوار

پسر بچه مدرسه ای یک توپ چرمی را در آغوش گرفته بود

تخت و خوابی ساخته شده و پرده ها نقاشی شده بودند

هنگامی که سکوت به سپیده دم تبریک می گفت

The dusk gives way to morning light
revealing shades of red and white
, which hang from posters locked in time
of the Liverpool team of 89

تاریکی به روشنایی صبح راهی برای عبور می داد

سایه هایی از رنگ های قرمز و سفید آشکار می شدند

درست همان موقع پوستر هایی از تیم لیورپول دوره ۸۹ نمایان شدند .

 

Upon a pale white quilted sheet
a football kit is folded neat
with a yellow scarf, trimmed with red
and some football boots beside the bed

روی یک ملافه سفید رنگ پریده

یک دست لباس فوتبال پاکیزه تاه زده شده بود

یک دستمال زرد ، با آزین های قرمز رنگ زینت داده شده بود

و چند کفش فوتبال در کنار تخت و خواب گذاشته بود .

In hope, the room awakes each day
to see the boy who used to play
but once again it wakes alone
for this young boy’s not coming home

اتاق هر روز با امیدواری بیدار می شد تا

پسری را ببیند که مشغول بازی کردن می شد

اما به یکباره تنها بیدار گشت

بخاطر اینکه پسرک جوان به خانه برنگشته بود

Outside, the springtime fills the air
the smell of life is everywhere
viola’s bloom and tulips grow
while daffodils dance heel to toe

بیرون ، بهار هوا را انباشته کرده بود

بوی زندگی همه جا جاری بود

گل های بنفشه شکوفه داده و گل های لاله روییده بودند

هنگامی که نرگس های زرد شروع به رقصیدن کرده بودند .

 

These should have been such special times
for a boy who’d now be in his prime
but spring forever turned to grey
in the Yorkshire sun, one April day

این ها می بایست زمان های بخصوصی باشند

برای پسر بچه ای که آغاز راهش است

اما فصل بهار برای همیشه خاکستری رنگ شده بود

در طلوع یورک شایر ، یک روز آوریل

 

The clock was locked on 3.06
as sun shone down upon the pitch
lighting up faces etched in pain
as death descended on Leppings Lane

ساعت 3.06 بود

هنگامی که خورشید یک ذره خود را نشان داده بود

با روشنایی اش خطی را با درد می کشید

در آن وقت مرگ آرام آرام فرود می آمد

 

Between the bars an arm is raised
amidst a human tidal wave
a young hand yearning to be saved
grows weak inside this deathly cage

از میان میله ها یک دست بلند شده بود

در میان موجی از انسان

یک دست کوچک که خواستار رهایی بود

در میان این زندان مرگبار ضعیف می شد.

 

A boy not barely in his teens
is lost amongst the dying screams
a body too frail to fight for breath
is drowned below a sea of death

یک پسر بچه که کمتر از سنش به نظر می رسید

در میان فریادهای مرگبار گم شده بود

یک جسم رنجور می جنگید برای نفس کشیدن

غرق شده بود در زیر دریایی از مرگ

His outstretched arm then disappears
to signal thirteen years of tears
as 96 souls of those who fell
await the toll of the justice bell.

دست هایش سپس ناپدید شدند

تا نشان دهد 13 سال اشک در راه است

هنگامی که 96نفر از آنها یی که سقوط کرده بودند

منتظر به صدا در آوردن زنگ عدالت بودند

Ever since that disastrous day
a vision often comes my way
I reach and grab his outstretched arm
then pull him up away from harm.

بعد از زمان وقوع فاجعه

یک تصوبرسر راهم قرار می گیرد

من نزدیک می شوم و دست های کشیده اش را می قاپم

بعد او را از میان آسیبدیدگان بالا می کشم

 

We both embrace with tear-filled eyes
I then awake to realise
it’s the same old dream I have each week
as I quietly cry myself to sleep.

ما هر دو را در آغوش می گیریم در حالی که اشک چشمهای ما را پر کرده است

سپس من بیدار می شوم تا بفهمم

این همان رویای قدیمی است که من هر هفته دارم

هنگامی که خودم را آرام می کنم تا بخوابم .

On April the 15th every year
when all is calm and skies are clear
beneath a glowing Yorkshire moon
a lone scots piper plays a tune.

در 15 آوریل هر سال

وقتی که همه چیز آرام و آسمان روشن است

در زیر ماه درخشنده یورک شایر

تنها فلوت اسکاتلندی آهنگی را می نوازد

The tune rings out the justice cause
then blows due west across the moors
it passes by the eternal flame
then engulfs a young boys picture frame.

نوا از جانب قربانیان بر می خیزد

سپس در امتداد غرب دشت نواخته می شود

با اشعه ای ابدی عبور میکند

سپس در تصویر پسر بچه ای غوطه ور می شود .

His room is as it was that day
for thirteen years it’s stayed that way
untouched and frozen forever in time
since that tragic day in 89.

اتاقش درست همونی هست که دیروز بود

برای 13 سال به همان شیوه مانده است

بدون دستکاری و یخبندان از آن روز برای همیشه

از اون روز غم انگیز در سال 89

And as it plays its haunting sound
tears are heard from miles around
they’re tears from families of those who fell
awaiting the toll of the justice bell.

و هنگامی که صدای فلوت نواخته می شود

از فاصله های اطراف صدای گریه شنیده می شود

آن صداها از خانواده های آن ها ییست که هنوز به انتظار

شنیدن صدای عدالت نشسته اند .

 

Dave Kirby 2002

ترجمه: حامد کاوه ئیان

---------------

لک لک ها در پرواز

 

لک لک ها در پرواز

وقتی می آمدند ،کودکی با شوق آن ها را همراهی میکرد

وقتی می آمدند ، نغمه باران را سر می دادند .

وقتی می آمدند ، پسر بچه ها بادبادکهایشان را به هوا می فرستادند

وقتی می آمدند ، مادری با انگشت آن ها را به کودکش نشان می داد

وقتی می آمدند ، آسمان آبی بود.

 

همه ی دلخوشی بندر شمالی جزیره، آنها بودند .

 

کارگران ساده بندر ، پیر مرد ی که در گوشه تنهایی کافه ودکا می نوشید

بچه هایی که در خیابان ها با شور و علاقه فوتبال بازی می کردند

مردانی که خسته از سر کار برمی گشتند

زنانی که به رقص و پایکوبی می پرداختند

همه وهمه

 

صدای آنها را می شنیدند ... هیاهوی آن ها را می دیدند

آن ها قهرمان بودند

هنوز در آنفیلد زمزمه آن ها به گوش می رسد

هنوز مردم برایشان شال های سرخ رنگ ، تکان می دهند

هنوز هم صدای آن 96 نفر در" هیلز بورو" می پیچد

هنوز برای لک لک ها می خوانند:

 

هرگز تنها نخواهی رفت ...

 

و خواهند خواند :

هرگز تنها نخواهی رفت ...

هرگز تنها نخواهی رفت ...

هرگز تنها نخواهی رفت ...

 

شاعر: حامد کاوه ئیان

--------------------------------------

WE LOVE JOHN BARNES

 

WE LOVE JOHN BARNES,

WE LOVE JOHN BARNES,

J.B. – WE LOVE JOHNNY ON THE BALL.

HE’S FANTASTIC,

LEGS ELASTIC,

HE STANDS PROUD WHILE ALL DEFENDERS FALL.

SHOUT IT LOUD LIKE,

SHOUT IT ALL AROUND LIKE,

SHOUT IT IN THE GROUND LIKE,

OR ANYWHERE AT ALL, THAT –

WE LOVE JOHN BARNES,

WE LOVE JOHN BARNES,

WE LOVE JOHN BARNES, JOHNNY ON THE BALL.

 

ما عاشق جان بارنز هستیم

 

ما عاشق جان بانز هستیم،

ما عاشق جان بانز هستیم،

جی. بی. - ما عاشق جان بارنز هستیم وقتی پا به توپه.

اون فوق العادست،

پاهاش مثل فنره،

وقتی تمام مدافعان از پا افتادند اون با غرور می ایسته.

با صدای بلند فریاد می زنیم،

همه جا جیغ می کشیم،

تو زمین فریاد می زنیم،

و هر جای دیگه داد می زنیم –

ما عاشق جان بانز هستیم،

ما عاشق جان بانز هستیم،

ما عاشق جان بانز هستیم، جانی پا به توپ.